* ضرب المثل درباره دل *
از اون ماست کل عباس، چشام دید و دلم خواست
هوس بازی که هر چه بیند، دلش بخواهد.
از دور دل میبرد، از نزدیک زَهره
کسی یا چیزی که از دور خوب و جالب باشد، اما از نزدیکگ بد و زشت.
آب تو دلش تکان نمیخوره
اشاره به آدم راحت و بیدغدغه و آسوده، کسی که هیچ زحمت و اذیت و فشاری برایش وجود ندارد.
آرزو بر دل
نا امید و محروم از چیزی که به آن دل بسته شده باشد.
بند دل پاره شدن
یکباره و به شدت ترسیدن و وحشت کردن.
به دل چسبیدن
لذتبخش و مقبول قرار گرفتن چیزی.
به دل کسی راه رفتن
مطابق میل کسی رفتار کردن.
تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود
اشاره به انتظاری سخت و طولانی جهت رسیدن به نتیجه مطلوب.
توی دل ریختن
مشکل یا غصه و ناراحتی را درون خود نگه داشت و تحمل کردن و به رو نیاوردن.
چشم و دل سیر
نسبت به مال یا خوردن بیتفاوت بودن و طبع بلند داشتن.
چنگی به دل نمیزند
چیزی که جالب و دلچسب نباشد و مطبوع و مطلوب واقع نشود.
حسرت به دل کچل خدیجه، مُردم ندیدم نوه و نتیجه
حرف آدم حسود یا حسرت کس در مورد کسی که به مقصود خود رسیده و دق میکند اما خود از مثل آن محروم
است.
* ضرب المثل درباره دل *
خورشت دل ضعفه
کنایه از نبودن غذا، غذای بینوای فقیر.
خوشی زیر دلش زده
اشاره به کسی که هیچگونه غم وناراحتی و مشکلی در زندگی نداشته اما گله و ناشکری کند و یا بی جهت خود را
دچار دردسر و گرفتاری میسازد.
خون دل خوردن
در مورد چیزی یا کسی رنج و حسرت و عذاب فراوان متحمل شدن.
در این دنیا دلی بیغم نباشد/ اگر باشد بنی آدم نباشه
اشاره به اینکه همه انسانها کم یا زیاد به گونهای غم و گرفتاری دارند.
دست شکسته دنبال کار میرود اما دل شکسته نمیرود
در واقع روحیه و عشق و عالقه موجب انجام و پیشبرد کارهاست نه زحمت و تالش ظاهری. اهمیت روحیه و عالقه به کار در مقابل تالش جسمی
دل به دریا زدن
ترس و تردید را کنار گذاشتن و هرچه باداباد گفتن و شجاعت اقدام کردن.
دل به دل راه دارد
دوستی و محبت راه دل را به دل باز کرده و قلبها را به یکدیگر ارتباط میدهد، عشق و علاقه دو طرفه است.
دل پر شدن
از دنیا یا از کسی گله و ناراحتی داشتن.
دل دادن و قلوه گرفتن
گفتگو و هم صحبتی همراه با علاقه و صمیمیت بین دو طرف.
دل دل کردن
تردید داشتن، مردد بودن.
دلش طاقچه ندارد
کنایه از کم صبر و طاقت بودن.
دلش مثل آینه است
کنایه از آدم صادق و بیریا و بی غل و غش (نظر به اینکه آینه هر چه در آن است یعنی واقعیت را نشان میدهد).
دلی از عزا در آوردن
بعد مدتی کاری را به دلخواه و مطلوب و درست و حسابی انجام دادن و سیراب شدن (مثل خوردن غذای سیر یا
رفتن به تفریح و…).
رحم خوب است اگر در دل کافر باشد
سفارش و تمجید از رحم و مرّوت و مهربانی.
سفره دل را باز کردن
حرف دل و راز خود را با دیگران در میان گذاشتن.
صابون به دل مالیدن
خود را برای کسب لذت روحی یا جسمی آماده کردن، وعده و وعید خوش به خود دادن.
قند توی دل آب کردن
خوشحالی بیش از حد، ذوق زده شدن.
کجا خوش است؟ آنجا که دل خوش است
هر کجا که دل و روح انسان شاد و با طراوت شود، آنجا بهترین جا است.
* ضرب المثل درمورد دل *
مال مفت و دل بیرحم
بعضی ها وقتی به چیز مفت و مجانی میرسند بدون رعایت اصول و اندازه با بیرحمی از آن استفاده میکنند.
نوکه اومد به بازار، کهنه میشه دل آزار
معمولا با روی کار آمدن هر چیز نو و تازه، چیز قدیمی مورد کم توجهی و بی مهری قرار گرفته و از قدر و منزلش
کاسته میشود.
هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
کلام بی ریا، بیتکلّف و صمیمی که از اعماق وجود بر زبان آید تأثیر خاصی روی شنونده گذاشته و بر دلش مینشیند.
هر کسی را به هر کاری ساختند، مهر آن را در دلش انداختند
هیچکس همه کارها از دستش بر نمیآید و هر کس برای کاری استعداد و آمادگی داشته و عالقه نشان میدهد،
بنابراین به سوی آن جذب شده و مطمئناً در آن کار موفق هم خواهد شد.
یک دل نه صد دل عاشق شدن
عشق مفرط، با تمام وجود عاشق و از خود بیخود شدن.
یک نه بگو نُه ماه به دل نکش
هنگام مواجه شدن با پیشنهاد کار یا برخورد با موقعیتی مشکل و نامساعد و خارج از توان، بهتر است از همان ابتدا با رد کردن و جواب منفی دادن خود را از دام بال و گرفتاری و دردسر خالص نمود.
* ضرب المثل برای دل *
* ضرب المثل درباره دل *(بدون معنی و روان)
درد دل خودم کم بود، این هم قرقر همسایه !
در مجلس خود راه مده همچو منی را — افسرده دل افسرده آند انجمنی را !
خنده کردن دل خوش میخواد و گریه آردن سر وچشم !
دست شکسته بکار میره، دل شکسته بکار نمیره !
* ضرب المثل درباره دل *
دست کار دل و نمیکنه و دل کار دست و نمیکنه !
دل بیغم دراین عالم نباشد — – اگر باشد بنی آدم نباشد .
دل سفره نیست که آدم پیش هر آس باز آنه !
* ضرب المثل درمورد دل *
دلم خوشه زن بگم اگر چه کمتر از سگم !
دلو همیشه از چاه درست در نمیاد !
دیده می بینه، دل میخواد !
رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبید دلم پوسید !
سرش جنگه اما دلش تنگه !
عاشقی پیداست از زاری دل — نیست بیماری چو بیماری دل . (( مولوی ))
علاج بکن کز دلم خون نیاید . (( سرشک از زخم پاک کردن چه حاصل … )) (( میر والهی))
نه در غربت دلم شاد و نه روئی در وطن دارم ! — الهی بخت برگردد از طالع که من دارم .
هر آه دست از جان بشوید هر چه در دل دارد گوید !
یک داغ دل بس است برای قبیله ای !
* ضرب المثل برای دل *